ریزش، ساییده شدن، ساییدن، خوردن، فرساییدن، فاسد کردن
ایده
آرود
تمسخر
قهرمانان
فرسوده شد، ساییده شدن، ساییدن، خوردن، فرساییدن، فاسد کردن
فرسوده
ریزش می کند، ساییده شدن، ساییدن، خوردن، فرساییدن، فاسد کردن
ویژگی سنگی که دچار فرسایش شده است
erode
bite, corrode, erode, gnaw
tiderode