25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
سالبان
فرسودگی
مهمانخانۀ فرسوده
underdealing
unfrazzled
worn spot
بیشتر بدانید
پرجمعیت
koft
relocated
effectively
erthly
peddling
جستوجوی دقیق
erodent
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرسوده
جستوجوی همآوا
eroding
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرسایش، ساییده شدن، ساییدن، خوردن، فرساییدن، فاسد کردن
جستوجوی همقافیه
unerodent
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی نظیر
nonerodent
دیکشنری انگلیسی به فارسی
nonerodent