رفتگی گُلهبهگُلهerratic depression wearواژههای مصوب فرهنگستانرفتگی کاتورهای و نامنظم بر روی محیط تایر
رفتگی گُلهبهگُلهerratic depression wearواژههای مصوب فرهنگستانرفتگی کاتورهای و نامنظم بر روی محیط تایر
نامنظمدیکشنری فارسی به انگلیسیdisorderly, erratic, inchoate, inconstant, irregular, straggly, unequal, unsettled, untidy