حکاکیgravure, etchingواژههای مصوب فرهنگستانکندن نقش یا نوشتار بر روی سطح فلزی با قلم فولادی یا با تیزابکاری و نیز نمونههایی که از روی این صفحه چاپ میشود
تراز یخزنیicing levelواژههای مصوب فرهنگستانکمترین ارتفاع بالای تراز دریا که در آن هواگرد درحالپرواز ممکن است دچار یخزنی شود
چربمایۀ یخچینهicing shorteningواژههای مصوب فرهنگستاننوعی چربمایه که برای پایداری و هوادهی مناسب به آن مونوگلیسرید و دیگلیسرید میافزایند و در یخچینه از آن استفاده میکنند
stretchingدیکشنری انگلیسی به فارسیکشش، کشیدن، بسط دادن، امتداد دادن، منبسط کردن، کش امدن، کش اوردن، کش دادن، گشاد شدن، طولانی کردن
حکاکیgravure, etchingواژههای مصوب فرهنگستانکندن نقش یا نوشتار بر روی سطح فلزی با قلم فولادی یا با تیزابکاری و نیز نمونههایی که از روی این صفحه چاپ میشود