اثر نوشکلnovelty work, exotic workواژههای مصوب فرهنگستاناثری که از مواد غیرمعمول با تزیینات و اشکال نامتعارف ساخته شده باشد
گونۀ غیربومیexotic species, non-native speciesواژههای مصوب فرهنگستانگونهای که بومی محدودۀ زیستی کنونی خود نیست
غریبهدیکشنری فارسی به انگلیسیalien, exotic, foreign, out-of-towner, outsider, stranger, unfamiliar, unknown