expiresدیکشنری انگلیسی به فارسیمنقضی می شود، منقضی شدن، سپری شدن، مردن، بانتها رسیدن، بپایان رسیدن، دم براوردن، تمام شدن، سرامدن
expireدیکشنری انگلیسی به فارسیمنقضی می شود، منقضی شدن، سپری شدن، مردن، بانتها رسیدن، بپایان رسیدن، دم براوردن، تمام شدن، سرامدن
تاریخ انقضاexpiry date, EXP, expiration dateواژههای مصوب فرهنگستانتاریخی که پس از آن دارو نباید مصرف شود