نمای خارجیexterior shot, EXT, exteriorواژههای مصوب فرهنگستاننمایی که در فضای باز یا فضای بستهای که به نظر فضای باز میآید فیلمبرداری شود
nextدیکشنری انگلیسی به فارسیبعد، سپس، کنار، دیگر، اینده، مجاور، پهلویی، مابعد، جنبی، نزدیک ترین، زیرین، جنب