بهمن هوایی گستردهextensive air shower, cosmic ray extensive air showerواژههای مصوب فرهنگستانبهمن بزرگی از ذرات در جوّ که از یک ذرۀ اولیۀ پرانرژی به وجود میآید
جنگلداری پهنهورextensive forestryواژههای مصوب فرهنگستانعملیات جنگلداری بر پایۀ کار کم و سرمایهگذاری نازل در واحد سطح
کمیت افزایشیextensive quantityواژههای مصوب فرهنگستانکمیتی که در ترکیب دو سامانۀ ترمودینامیکی رفتار جمعپذیر داشته باشد
نمایش گستردهشکلextensive-form representationواژههای مصوب فرهنگستاننمایشی که در آن بتوان شماری از جنبههای مهم بازی را بهروشنی و بهتفصیل مشاهده کرد
کاوش گستردهlateral excavation, extensive excavationواژههای مصوب فرهنگستانکاوش یا گشودن بخشهای بزرگی در حفاری شامل سازهها و معماریهای لایههای زیرین و به نمایش گذاشتن آنها
مفصلدیکشنری فارسی به انگلیسیarthro-, circumstantial, comprehensive, detailed, expansive, extensive, heartily, hinge