extrapolatingدیکشنری انگلیسی به فارسیاستخراج، برون یابی کردن، قیاس کردن، استقراء نمودن، از روی قرائن و امارات پیش بینی کردن
برونیابی روندtrend extrapolation, trend projectionواژههای مصوب فرهنگستاناستمرار یک تحول در آینده بهکمک مدلسازی ریاضی با این فرض که تغییرات پدیدۀ دردستمطالعه در چارچوب پیشین خواهد بود