laissez-faireدیکشنری انگلیسی به فارسیآزادانه، عدم مداخله، سیاست عدم مداخله دولت دراموراقتصادی، سیاست اقتصادازاد، بی بند و بار
laissez faireدیکشنری انگلیسی به فارسیفضای آزاد، عدم مداخله، سیاست عدم مداخله دولت دراموراقتصادی، سیاست اقتصادازاد، بی بند و بار
ژفریلغتنامه دهخداژفری . [ ژِ ] (اِخ ) ژرژ لرد. نام شانسلیه ٔ انگلستان در زمان سلطنت شارل دوم و ژاک دوم . مولد بسال 1648 در آکتن و وفات بسال 1689 م . در حومه ٔ لندن .
ژفریلغتنامه دهخداژفری . [ ژِ رُ ] (اِخ ) اِدمُن امه فلورانتن . هنرپیشه ٔ درام و نقاش فرانسوی . مولد مگنله (اوآز) بسال 1804 و وفات در سن پیر-له -نمور بسال 1895 م .
fairerدیکشنری انگلیسی به فارسیعادلانه تر، منصفانه، منصف، زیبا، نسبتا خوب، بیطرفانه، لطیف، بور، خوبرو، بدون ابر، فریور
اقتصاد رهاlaissez-faire economy, laissez-faireواژههای مصوب فرهنگستاناقتصادی که دخالت دولت در آن به حداقل وظایف حکومتی متعارف محدود میشود
laissez-faireدیکشنری انگلیسی به فارسیآزادانه، عدم مداخله، سیاست عدم مداخله دولت دراموراقتصادی، سیاست اقتصادازاد، بی بند و بار
fairerدیکشنری انگلیسی به فارسیعادلانه تر، منصفانه، منصف، زیبا، نسبتا خوب، بیطرفانه، لطیف، بور، خوبرو، بدون ابر، فریور
اقتصاد رهاlaissez-faire economy, laissez-faireواژههای مصوب فرهنگستاناقتصادی که دخالت دولت در آن به حداقل وظایف حکومتی متعارف محدود میشود
laissez-faireدیکشنری انگلیسی به فارسیآزادانه، عدم مداخله، سیاست عدم مداخله دولت دراموراقتصادی، سیاست اقتصادازاد، بی بند و بار
laissez faireدیکشنری انگلیسی به فارسیفضای آزاد، عدم مداخله، سیاست عدم مداخله دولت دراموراقتصادی، سیاست اقتصادازاد، بی بند و بار