فرنللغتنامه دهخدافرنل . [ ف ِ ن ِ ] (اِخ )کسی که بهمراه یک هیأت فرانسوی و بعنوان رئیس هیأت در سال 1852 م . برای تحقیق در تمدن بابل قدیم مأمور شد. (از ایران باستان تألیف پیرنیا ج 1 ص 54).<
بیضیوار فرنلFresnel ellipsoidواژههای مصوب فرهنگستانبیضیواری با سه محور متعامد که برای تعیین سرعت انتشار و جهت نوسان بلور دوشکستی به کار میرود متـ . بیضیوار پرتوی ray ellipsoid