falseدیکشنری انگلیسی به فارسینادرست، دروغ، کذب، غلط، مصنوعی، ساختگی، قلابی، دروغگو، نا درست، بدل، کاذبانه
foulsدیکشنری انگلیسی به فارسیدروغ، خلاف، جرزنی، حیله، بازی بیقاعده، لکه دار کردن، نارو زدن، بهم خوردن، گیر کردن، ناپاک کردن، گوریده کردن، چرک شدن