fatesدیکشنری انگلیسی به فارسیسرنوشت، تقدیر، قضا و قدر، بخت، نصیب و قسمت، فلک، بخش، مقدر شدن، بسرنوشت شوم دچار کردن
فطوسلغتنامه دهخدافطوس . [ ] (اِ) حب الاس . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ) (فهرست مخزن الادویه ). رجوع به فطس شود.