رطوبت، چابک، عصبانی
فیشر
جشن گرفتم، جشن گرفتن، عیاشی کردن
فاسد شده، جا زدن، بقالب زدن، چیزی را بجای دیگری جا زدن
فست فود
فوستر
feisty
feisty, scrapper