ژفرنلغتنامه دهخداژفرن . [ ژُ رَ ] (اِخ ) مادموازل ماری ترز. نام زنی با ذکاء و هوشی وافر. مولد پاریس بسال 1699 و وفات بسال 1777 م . خانه ٔ او مجمع فیلسوفان وقت بود.
فرینلغتنامه دهخدافرین . [ ف َ ] (ع اِ) تابه ٔ سفالین که در وی نان پزند. (منتهی الارب ). رجوع به فُرن شود.
فرگنلغتنامه دهخدافرگن . [ ف َ گ َ ] (اِ) جوی . فرغن . (اسدی ). جو. فرکن . (یادداشت به خط مؤلف ) : دو فرگن است روان از دو دیده بر دو رخم رخم ز رفتن فرگن به جملگی فرکند. خسروانی .رجوع به فرکند، فرغن ، فراکن و فرکن شود.