فری
گذشت
خیلی، بسیار، چندان، زیاد، بسی، همان، واقعی، حتمی
کشتی، عبور، معبر، جسر، عبور دادن، گذر دادن
وری
فریب
فریتین ها
فریتین
ferihemoglobin
هیدروکربن
ferricyanic