توپ صحراییfield gunواژههای مصوب فرهنگستاننوعی توپ که قادر است در هر زمین صعبالعبوری بهآسانی حرکت کند
fieldدیکشنری انگلیسی به فارسیرشته، میدان، مزرعه، زمین، عرصه، صحرا، کشتزار، دشت، پهنه، دایره، مرغزار، بمیدان یا صحرا رفتن