صافشfiltrationواژههای مصوب فرهنگستانفرایند جدا کردن یا جدا شدن مواد معلق از سیال با عبور آن از محیطی که ذرات را عبور نمیدهد
صافش در مجراin-line filtration, direct in-line filtrationواژههای مصوب فرهنگستانافزودن مادة منعقدکنندة شیمیایی به لولة ورودی واحد صافش آب بدون استفاده از تجهیزات ویژة انعقاد و لختهسازی
صافش تماسیcontact filtrationواژههای مصوب فرهنگستاننوعی فرایند جداسازی که در آن ذرات جاذب با مایع مخلوط و پس از جذب مواد مورد نظر، مایع صاف میشود
صافش چلیپاییcrossflow filtrationواژههای مصوب فرهنگستاننوعی صافش که در آن جریان ورودی موازی سطح بستر صافی است و فقط قسمتی از جریان ورودی از داخل صافی عبور میکند
صافش خلأvacuum filtrationواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی برای آبگیری لجن که در آن صافش ازطریق پارچۀ صافی و در خلأ انجام میشود
صافش زیستیbiological filtrationواژههای مصوب فرهنگستانفرایند عبور دادن مایع از زیصافی که در آن لایۀ زیژلِ تشکیلشده در مصالح صافی، ذرات ریز و کلوئیدی و جامدات محلول را جذب و تجزیه میکند
دروننشتی موضعیlocal infiltrationواژههای مصوب فرهنگستانتزریق مستقیم داروی حسبر به درون بافت برای ایجاد بیحسی