شعلهflameواژههای مصوب فرهنگستانموج داغ و درخشان ناشی از واکنش در محیطی گازی که واکنشگرها به آن وارد و محصولات از آن خارج میشوند
inflameدیکشنری انگلیسی به فارسیسوزش، عصبانی و ناراحت کردن، ملتهب کردن، بر افروختن، دارای اماس کردن، اتش گرفتن، مشتعل کردن، سوزش کردن، سوزش دادن، به هیجان اوردن، سو زاندن