flatدیکشنری انگلیسی به فارسیتخت، اپارتمان، جلگه، دشت، قسمتی از یک عمارت، مسطح، صاف، هموار، پهن، یک دست، خنک، بی مزه، قسمت پهن، بدون پاشنه، بی تنوع
چَفتۀ تختflat arch 1, jack arch 1, straight arch 1واژههای مصوب فرهنگستانچَفتۀ مستوی ساختهشده از قطعات گوِهشکل، از جنس سنگ یا آجر
کَفتهflat arch 2, jack arch 2, straight arch 2واژههای مصوب فرهنگستاننوعی چَفتۀ خفته که خیز آن بسیار کم باشد
flatدیکشنری انگلیسی به فارسیتخت، اپارتمان، جلگه، دشت، قسمتی از یک عمارت، مسطح، صاف، هموار، پهن، یک دست، خنک، بی مزه، قسمت پهن، بدون پاشنه، بی تنوع
flatدیکشنری انگلیسی به فارسیتخت، اپارتمان، جلگه، دشت، قسمتی از یک عمارت، مسطح، صاف، هموار، پهن، یک دست، خنک، بی مزه، قسمت پهن، بدون پاشنه، بی تنوع