فلکسون، خمیدگی، انحناء، خم سازی
عمل خم کردن یا وضعیتی که در آن یک اندام خمیده است
خم شدن، خم کردن، پیچاندن، انعطاف داشتن، پیچ دادن
خم کردن پا یا انگشتان پا بهسمت پایین
انعطاف پذیر
بدون انعطاف پذیری
genuflexion، خم کردن زانو
انفجار، انحناء، خم سازی، خمیدگی، انعطاف
preflexion
انحراف، انحناء، پیچش، خم سازی
بازتاب، باز گشت، باز تاب، انعکاس، تفکر، پژواک، اندیشه