شلاق زدن، تنبیه کردن، تازیانه زدن، انتقاد سخت کردن
پرچم گذاری، سنگ فرش، ضعیف، کاهنده، ول، افتاده
روانشناسی
flouting، استهزاء کردن، دست انداختن، اهانت یا بی احترامی کردن
لکه ها
فرار می کند
overflogging