فطارلغتنامه دهخدافطار. [ ف ُ ] (ع ص ) شمشیر که در آن کفتگی باشد و نبرد چیزی را. (آنندراج ) (از اقرب الموارد).
فطورلغتنامه دهخدافطور. [ ف َ ] (ع اِ) آنچه بدان افطار کنند و روزه گشایند. (منتهی الارب ). آنچه بدان روزه گشایند از طعام و جز آن . (از اقرب الموارد).
فطورلغتنامه دهخدافطور. [ ف ُ ] (ع مص )برآمدن دندان نیش شتر. (منتهی الارب ). || خوردن و آشامیدن روزه دار و گفته اند ابتدا کردن بخوردن و آشامیدن . (از اقرب الموارد). || (اِ) ج ِ فَطر. (منتهی الارب ). رجوع به فَطْر (شکاف ) شود.