freshmanدیکشنری انگلیسی به فارسیتازه وارد، دانشجوی سال اول دانشکده، جدید الورود، نوچه، تازه کار، تازهکار ناازموده، مبتدی
freshmanدیکشنری انگلیسی به فارسیتازه وارد، دانشجوی سال اول دانشکده، جدید الورود، نوچه، تازه کار، تازهکار ناازموده، مبتدی
freshmanدیکشنری انگلیسی به فارسیتازه وارد، دانشجوی سال اول دانشکده، جدید الورود، نوچه، تازه کار، تازهکار ناازموده، مبتدی