25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
frisked
frisk
رقص کنان
نبات الکبر
مرح
سیستن
بیشتر بدانید
intercom speaker
ننه من غریبم درآوردن
otological
unabundant
حلقهجوشی
unjustifiedly
جستوجوی دقیق
frisking
دیکشنری انگلیسی به فارسی
از بین بردن، تفتیش و جستجو کردن، از خوشی جست وخیز کردن
جستوجوی مشابه
friskingly
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فریبنده
جستوجوی همآغاز
friskingly
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فریبنده