gaudyدیکشنری انگلیسی به فارسیگره خورده، روز شادی، پر زرق و برق، زرق و برق دار، نمایش دار، جلف، لوس، پر زرق وبرق وتوخالی
تیپbrigadeواژههای مصوب فرهنگستانیگانی راهکنشی معمولاً کوچکتر از لشگر که گروهها یا گردانها و یگانهای کوچکتر برای رفع نیاز به آن اعزام میشوند