gangدیکشنری انگلیسی به فارسیباند، گروه، دسته، دسته جنایتکاران، جمعیت، گام برداری، رفتن، دسته جمعی عمل کردن، جمعیت تشکیل دادن
gangدیکشنری انگلیسی به فارسیباند، گروه، دسته، دسته جنایتکاران، جمعیت، گام برداری، رفتن، دسته جمعی عمل کردن، جمعیت تشکیل دادن
باندgangواژههای مصوب فرهنگستانگروهی از افراد، بهویژه جوانان، که با یکدیگر وقت میگذرانند و اغلب به ارتکاب جرم و خریدوفروش مواد مخدر مشغولاند و با گروههای رقیب در جدال هستند