خم شدن، خمیازه
شکسته شدن، شکافدار کردن
غافلگیر شدن
گاز گرفتن، بریده بریده نفس کشیدن، نفس نفس زدن، بادهان باز دم زدن
تکان دادن، بستن، چفت کردن، دور چیزی پیچیدن، چفتی کردن
بیهوده، اتفاق افتادن، روی دادن
خسته کننده
بی وقفه