هویت جنسیتیgender identityواژههای مصوب فرهنگستاندرک و احساس فرد از خویش بهعنوان مذکر یا مؤنث یا میان این دو متـ . هویت جنسانی
hinderدیکشنری انگلیسی به فارسیمانع، مانع شدن، پاگیرشدن، بازمانده کردن، بتاخیر انداختن، منع کردن، پسین، عقبی، واقع در عقب
جنس دستوریgrammatical genderواژههای مصوب فرهنگستانمقولهای دستوری که براساس آن اسم به سه گروه مؤنث و مذکر و خنثی تقسیم میشود و همیشه بر جنس زیستی منطبق نیست متـ . جنس 1 gender 1