جیترلغتنامه دهخداجیتر. [ ج َ ت َ ] (ع ص ، اِ) مرد کوتاه بالا. (اقرب الموارد) (آنندراج ) (منتهی الارب ).
غطیرلغتنامه دهخداغطیر. [ غ ِ ی َرر ] (ع ص ) درشت اندام ، یا نمایان و پرگوشت میانه قامت . (منتهی الارب ) (آنندراج ). المتظاهر اللحم المربوع القامة، و قیل القصیر. (اقرب الموارد).
غطرلغتنامه دهخداغطر. [ غ َ ] (ع مص ) دست جنبانیدن دررفتار. یقال : مر یغطر بیدیه ؛ ای یخطر. دستها را حرکت دادن هنگام راه رفتن . || (ص ) خرامنده . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
gestureدیکشنری انگلیسی به فارسیژست، حرکت، اشاره، رفتار، قیافه، وضع، ادا، اشارات و حرکات در موقع سخن گفتن