هونهنگ یخچالیEubalaena glacialisواژههای مصوب فرهنگستانگونهای از نهنگیان و راستۀ آببازسانان با بدن دوکیشکل و دهان بزرگ که میتواند در آبهای بسیار سرد زندگی کند
آهستهدیکشنری فارسی به انگلیسیheavy, dull, easy, leisurely, light, low, glacial, glacially, heavily, slow, soft, noiseless, quietly, sluggish, tardy