وبدلغتنامه دهخداوبد. [ وَ ] (ع اِ) وَبَد. مغاکی در کوه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). نقره ای در کوه . (ناظم الاطباء). رجوع به وبد شود.
وبتلغتنامه دهخداوبت . [ وَ ] (ع مص ) اقامت کردن . (از اقرب الموارد) (المنجد). جای گرفتن و مقیم شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).