غویدینلغتنامه دهخداغویدین . [ ] (اِخ ) قریه ای است در «نسف »، و بجای یاء، باء نیز روایت کرده اند. (از تاج العروس ). رجوع به غوبدین شود.
غیذانلغتنامه دهخداغیذان . [ غ َ ] (ع ص ) آنکه بگمان بصواب رسد. (منتهی الارب ) (آنندراج ). کسی که بوسیله ٔ گمان به رای درست میرسد. (از اقرب الموارد).