اردک بلوطی غواصAythya nyrocaواژههای مصوب فرهنگستانگونهای از تیرۀ اردکیان و راستۀ غازسانان که زیر دم آن کاملاً سفید است و جنس نر آن بدنی خرمایی تیره با چشمهایی سفید دارد
حوطةلغتنامه دهخداحوطة. [ ح َ طَ ] (ع اِمص ) هشیاری و حزم در کار. (منتهی الارب ). حیطَه . حَیطَه . اسم است احتیاط را. (اقرب الموارد). || (اِ) بازیچه ای است که آنرا داره نامند. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). و خوطه تصحیف آن است . (اقرب الموارد).
حیاطةلغتنامه دهخداحیاطة. [ طَ ] (ع مص ) نگاه داشتن . حوط. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). رجوع به حوط و حیاطت شود.
غوتهلغتنامه دهخداغوته . [ غ ُ ت َ ] (اِخ ) تلفظ ترکی گتا . شهری در آلمان . رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود.