حوتکلغتنامه دهخداحوتک . [ ح َ ت َ ] (ع ص ) کوتاه . (مهذب الاسماء). کوتاه لاغر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ).
حوتکیلغتنامه دهخداحوتکی . [ ح َ ت َ کی ی ] (ع ص ) کوتاه لاغر سخت خورنده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
هاتیکلغتنامه دهخداهاتیک . [ ک َ ] (ع ضمیر، اِ) یعنی آن و این . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
هاتکلغتنامه دهخداهاتک . [ ت ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از هَتْک . پرده در: نخواست که خارق آن حشمت و هاتک آن پرده او باشد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ سنگی تهران ص 203).