ودبلغتنامه دهخداودب . [ وَ ] (ع اِ) بدحال . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || بدحالی . (ناظم الاطباء). بدی حالت . (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). بدی حال . (اقرب الموارد).
غضابلغتنامه دهخداغضاب . [ غ ِ ] (اِخ ) موضعی است به حجاز. (منتهی الارب ). ناحیه ای است در حجاز از دیار هذیل . (از معجم البلدان ).