خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
grated پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
grated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رنده شده، رنده کردن، با شبکه مجهز کردن، حبس کردن، شبکه دار کردن، ساییدن، ازردن، صدای خشن دراوردن، بزور ستاندن، سابیدن
-
واژههای مشابه
-
grate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رنده کردن، رنده، میله های اهنی، شبکه، بخاری پنجرهای، بخاری تو دیواری، قفس اهنی، زندان، صدای تصادم، با شبکه مجهز کردن، حبس کردن، شبکه دار کردن، ساییدن، ازردن، صدای خشن دراوردن، بزور ستاندن، سابیدن
-
gratefulness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سپاسگزاري
-
grateful
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سپاسگزار، ممنون، قدردان، حق شناس، متشکر، نمک شناس
-
grating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گریتینگ، ساینده، شبکه، پنجره، چارچوب اهنی، گوشت ریز، تیز و دلخراش
-
grates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گیتس، رنده، میله های اهنی، شبکه، بخاری پنجرهای، بخاری تو دیواری، قفس اهنی، زندان، صدای تصادم، رنده کردن، با شبکه مجهز کردن، حبس کردن، شبکه دار کردن، ساییدن، ازردن، صدای خشن دراوردن، بزور ستاندن، سابیدن
-
diffraction grating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گریت پراش