خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
grates پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
grating
توری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک- اپتیک] ← توری پراش
-
crystal grating
توری بلوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] توری پراشی از جنس بلور برای پرتوهای گاما یا ایکس که فواصل سطوح شبکۀ آن با یکدیگر برابر است
-
diffraction grating
توری پراش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک- اپتیک] قطعهای غالباً از جنس شیشه یا فلز که بر روی آن شیارهای موازی برای پراش نور ایجاد شده باشد متـ . توری grating
-
acoustic grating
توری صوت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] آرایهای از موانع همفاصله و هماندازه برای امواج صوتی که سبب پراش موج میشود
-
concave grating
توری کاو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] نوعی توری بازتابی که شیارهای باریک و نزدیکبههم آن بر روی سطح آینۀ کاو ایجاد شده است
-
stigmatic concave grating
توری کاو ناستیگمات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] سطح کاوی که با شیارهای دایرهای هممرکز خطکشی شده و وسیلهای دومنظوره برای تشکیل تصویر و تجزیۀ نور است
-
ultrasonic grating constant
ثابت توری فراصوتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] فاصلۀ بین گرههای متوالی در امواج فراصوتی ایستاده که همانند توری اپتیکی عمل میکند