بال عقابیgull wingواژههای مصوب فرهنگستانبالی که از بُن تا حدود 20 درصد نیمپهنه زاویۀ هفتی تند دارد و سپس تا نوک بال زاویۀ هفتی اندک یا حتی زاویۀ هشتی دارد
درِ بالعقابیgull-wing doorواژههای مصوب فرهنگستاندری که لولای آن بر روی سقف است و مانند بال پرنده باز و بسته میشود
بال عقابی وارونinverted gull wingواژههای مصوب فرهنگستانبالی که از نمای روبهرو، از بُن به سمت نوک، ابتدا زاویۀ هشتی و سپس زاویۀ هفتی دارد
گردشگری بینقارهایlong-haul tourism, long-haul travelواژههای مصوب فرهنگستانسفر طولانی غالباً بینقارهای که با هواپیما معمولاً بیش از پنج ساعت طول میکشد
آبکندgully 1واژههای مصوب فرهنگستاندرۀ کوچک و باریک و ژرفی که براثر عبور سیلاب بر روی رسوبات و خاکهای سست سطحی به وجود میآید
چاهکgully 2واژههای مصوب فرهنگستانگودالی ویژه برای جمعآوری آبهای سطحی و هدایت آنها به مجراهای اصلی تخلیه
گول زدنگویش خلخالاَسکِستانی: gul ž.e دِروی: gul z.en شالی: gul panân کَجَلی: gul že.y.an کَرنَقی: vâzid.an کَرینی: vâzi dân کُلوری: gul ziy.an گیلَوانی: gul žar.i لِردی: vâzzi diy.an
گول زدنگویش اصفهانی تکیه ای: gul beǰeni طاری: gul ži(mun) طامه ای: gul pokâtan طرقی: göl debasmun کشه ای: gül debasmun نطنزی: gul bassan
گلگویش خلخالاَسکِستانی: vəl دِروی: gul شالی: gul کَجَلی: göl کَرنَقی: gol کَرینی: gol کُلوری: vəl گیلَوانی: vəl/gul لِردی: gul
برکهگویش خلخالاَسکِستانی: sel دِروی: sel شالی: vənd کَرنَقی: sell کَرینی: gohol کُلوری: gul گیلَوانی: sal لِردی: göhöl
آیگلفرهنگ نامها(تلفظ: āy gul) (آیگل) (ترکی ـ فارسی) گل ماه ، ماه گل ، گل زیبا چون ماه ؛ (به مجاز) زیبا رو و لطیف .
gulpsدیکشنری انگلیسی به فارسیگولپس، قورت، جرعه، لقمه بزرگ، بلع، صدای حاصله از عمل بلع، قورت دادن، فرو بردن
gulliesدیکشنری انگلیسی به فارسیقورباغه ها، راه آب، ابکند، کاریز، مجرا، دره کوچک، کارد، ساطور، اب گذر، زه کشی، کندن، درست کردن