harmingدیکشنری انگلیسی به فارسیآسیب رساندن، صدمه زدن، اسیب رساندن، خسارت رساندن، خسارت زدن، خسارت وارد اوردن، خسارت وارد کردن
harmingدیکشنری انگلیسی به فارسیآسیب رساندن، صدمه زدن، اسیب رساندن، خسارت رساندن، خسارت زدن، خسارت وارد اوردن، خسارت وارد کردن
harmingدیکشنری انگلیسی به فارسیآسیب رساندن، صدمه زدن، اسیب رساندن، خسارت رساندن، خسارت زدن، خسارت وارد اوردن، خسارت وارد کردن