هژمون
عامل حجر
iceman، یخچال دار، یخی، یخ فروش، بستر دوران یخ
ارگمن
هژمونی، تسلط، برتری، تفوق، اولویت، استیلاء، پیشوایی
هژمونیک
هژمونی
هژمونی ها، تسلط، برتری، تفوق، اولویت، استیلاء، پیشوایی
هژمونیستی