25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
assise
come in handy
help oneself
ادرکنی
assist
استصرخ
بیشتر بدانید
unnumerous
ثقوب
تعرعر
باربیتورات (داروسازی)
hierogrammatist
صرفاً
جستوجوی دقیق
helply
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کمک کن
جستوجوی همآوا
helpless
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درمانده، موردحمایت، بی چاره، نا گزیر، فرومانده، زله، سر گردان
درمانده
helpless
واژههای مصوب فرهنگستان
ویژگی فرد دچار درماندگی