hummingدیکشنری انگلیسی به فارسیزمزمه کردن، وزوز کردن، صدا کردن، همهمه کردن، فریب دادن، در فعالیت بودن
هدایت غیرعاملpassive homing guidanceواژههای مصوب فرهنگستاننوعی هدایت موشکی که در آن گیرندۀ موشک از تابش حاصل از خودِ هدف برای ردیابی استفاده میکند