واسط کاربرپسندuser-friendly interface, UFIواژههای مصوب فرهنگستاننوعی میانا که کار کردن با آن برای کاربر بسیار آسان و جاذب باشد متـ . میانای کاربرپسند
حوفیلغتنامه دهخداحوفی . [ ح َ ] (ص نسبی ) منسوب است به حوف که گمان میرود قریه ای است در مصر. (الانساب ).
حساسدیکشنری فارسی به انگلیسیacute, decisive, delicate, fine, huffy, nice, patho-, responsive, sensible, sensitive, subtle, tender, thin-skinned, ticklish, vulnerable