طنز، راضی نگاهداشتن، خوشی دادن
خوشتیپ، خوش خلق، خوش گوشت، خوش مزاج، خوش نیت
مضطرب، ترشرو، عبوس، بد اخلاق، بد خو
humourist، ادم شوخ، بذله گو، فکاهی نویس، لطیفه گو
طنز
مضطرب، بد اخلاق، بد خو، ترشرو، عبوس
خوشبختی
good-humored
good-humored, merry
good-humored, jovial, vital
good-humored, good-tempered
friendly, good-humored, seemly
چطوری؟، ترشرو، عبوس، بد اخلاق، بد خو
عجیب نیست