آبسُرhydrofoilواژههای مصوب فرهنگستانشناوری تندرو که پس از رسیدن به سرعت مشخص با استفاده از بالهها یا تیغههایی که از زیر آن بیرون میآید، بدنهاش از سطح آب بلند میشود
سکان دوکیstreamlined rudder, hydrofoil rudderواژههای مصوب فرهنگستانسکانی که با ورق دوکیشکل ساخته میشود تا حداقل مقاومت را در مقابل جریان آب داشته باشد
توازن آبدوستی- چربیدوستیhydrophile lipophile balanceواژههای مصوب فرهنگستانتمایل نسبی همزمان یک نامیزهگر (emulsifier) به دو فاز یک سامانۀ نامیزه