hulksدیکشنری انگلیسی به فارسیکوچه ها، کشتی سنگین و کندرو، کشتی، بدنه کشتی، لاشه کشتی، تنه کشتی، بزرگ بنظر رسیدن، با سنگینی و رخوت حرکت کردن
silksدیکشنری انگلیسی به فارسیابریشم، حریر، پارچه ابریشمی، نخ ابریشم، لباس ابریشمی، پارچه ابریشم طبیعی، نخ ابریشم مخصوص طراحی