imparkدیکشنری انگلیسی به فارسیغیر عادلانه، در محوطه نگاه داشتن، در اغل نگاهداشتن، در پارک یا جنگل محصور کردن
imparkedدیکشنری انگلیسی به فارسیممنوع، در محوطه نگاه داشتن، در اغل نگاهداشتن، در پارک یا جنگل محصور کردن
imparkingدیکشنری انگلیسی به فارسیاعتیاد، در محوطه نگاه داشتن، در اغل نگاهداشتن، در پارک یا جنگل محصور کردن
imparkedدیکشنری انگلیسی به فارسیممنوع، در محوطه نگاه داشتن، در اغل نگاهداشتن، در پارک یا جنگل محصور کردن
imparkingدیکشنری انگلیسی به فارسیاعتیاد، در محوطه نگاه داشتن، در اغل نگاهداشتن، در پارک یا جنگل محصور کردن