emceesدیکشنری انگلیسی به فارسیاسمس، رئيس تشریفات، رئيس تشریفات کردن، رئيس تشریفات شدن، بعنوان رئيس تشریفات عمل کردن
emceeدیکشنری انگلیسی به فارسیامثال، رئيس تشریفات، رئيس تشریفات کردن، رئيس تشریفات شدن، بعنوان رئيس تشریفات عمل کردن
enjoysدیکشنری انگلیسی به فارسیلذت می برد، لذت بردن، برخوردار شدن، بهره مند شدن از، برخوردار شدن از، دارا بودن