هن و هنلغتنامه دهخداهن و هن . [ هَِ ن ْ ن ُ هَِ ن ن ] (اِ صوت ) کنایه از نفس نفس زدن حاصل از خستگی و یا بیماری است .
اثر درآمدیincome effectواژههای مصوب فرهنگستانتغییر در تقاضا ناشی از تغییر درآمد که خود حاصل تغییر در قیمت است
اثر تعاملinteraction effectواژههای مصوب فرهنگستاندر تحلیل پراکنش (variance)، اثر مشترک دو یا چند متغیر مستقل بر متغیر وابسته
اثر قفلشدگیlock-in effectواژههای مصوب فرهنگستانوضعیتی که سرمایهگذار زیر فشار عواملی مانند آییننامهها و مالیاتها و جریمهها، تمایل یا توانایی خروج از آن را ندارد
inدیکشنری انگلیسی به فارسیکه در، به، از، با، بر حسب، توی، در ظرف، بالای، روی، هنگام، در توی، اندر، نزدیک، بطرف، نزدیک ساحل